تجارت شفاف

مجمع عمومی واقعی سهامداران بانک تجارت

تجارت شفاف

مجمع عمومی واقعی سهامداران بانک تجارت

8 دلیل برای ایجاد این وبلاگ

سهامداران محترم بانک تجارت!

اینجانبان تعدادی چند از سهامداران حقیقی بانک تجارت، بر آن شدیم تا محفلی ایجاد کنیم برای گپ و تبادل نظر.

به دلایلی که در بخشهای ذیل خواهیم آورد این نیاز احساس شد تا رسانه‌ای در اختیار سهامداران خرد بانک تجارت قرار گیرد برای دردل، بیان نظرات و خواسته‌های آنها از مدیران بانک تجارت. امید است تا کلیه سهامداران این بانک با درج نظرات و ارسال مطالب خود، ما را در این امر خطیر رهنمون باشند. منتظر مطالب شما هستیم.

برای ارسال مطالب میتوانید از یارانامه tjsahamdaran@gmail.com

استفاده کنید و یا مطالب خود را با کمک بخش نظرات، به دست مدیران سایت برسانید.

ما حداقل 8 دلیل برای ایجاد این محفل داریم:

اول

مدیریت، زمینه‌ساز سوء استفاده است. سوء استفاده عبارت است از عملکرد خارج از امکانات، عدم کنترل منطقی هزینه‌ها، بالاتر از همه عدم هدایت سازمان در جهت منافع سهامداران.

باید برای هرگونه زیاده‌خواهی، انضباطی وجود داشته باشد. هر گاه کنترل و گزارشهای مالی ضعیف بوده و سیستم نظارت جهت ایجاد موازنه وجود نداشته باشد، دو نتیجه بارز به وجود می‌آید، اولین و یا بدترین مورد، گرایش به دزدیهای کارمندی است که بر اثر آن هر فرد برای منافع شخصی، از وضعیت سوء استفاده می‌کند. باید دانست که فقدان پاسخگویی سبب می‌شود که حتی پاکترین افراد دچار وسوسه استفاده از شرایط شوند.

دوم

فقدان کنترلهای لازم سبب بروز خود بزرگ بینی و گرایش به اقدامهای خارج از سیستم می‌شود.

به نظر میرسد امروز مدیران بانک تجارت در این وضعیت قرار گرفته و دچار جاه‌طلبی، پارتی‌بازی و سایر فعالیتهای مغایر منافع سازمان گردیده اند. بانک تجارت و سایر سازمانهای دولتی واگذار شده به بخش خصوصی، در تئوری دارای نظارتند؛ زیرا همانند سایر شرکتها، دارای هیات مدیره هستند؛ ولی این هیات مدیره، جنبه تشریفاتی داشته و کنترلهای لازم را اعمال نمی‌کند.

در صورتیکه هیات مدیره باید عملکرد مدیریت عالی را بازنگری کرده و ساز و کار لازم برای حفظ منافع سهامداران را پیاده کند. هدف از فعالیتهای هیات مدیره اصلاح تصمیمات و کنترل هزینه هاست. در یک هیات مدیره، بدون حضور اعضا با سلیقه‌های متنوع، دفاع از منافع سازمان، میسر نمی‌باشد.

 

سوم

به مدیر، حقوق خوب پرداخت می‌شود. آیا برای مدیر در قبال دارایی ها ولو این که این دارایی ها تا حدودی توسط دولت حمایت شود، مسئولیتی وجود ندارد؟ آیا مدیران حافظ اعتماد سهامداران نیستند؟

آیا آز و طمع خودپسندانه مدیرانی را که اعتماد ما را حفظ نکرده، به راحتی سلب مسئولیت می‌نمایند، تا کجا باید تحمل شود؟ در قبال جرایم و تقلب آنها چه باید کرد؟ آنها چگونه می‌توانند این پولها را بدون قانونی ولخرجی کنند؟

پاداشهای چندده میلیون تومانی تصویب شده در مجامع، باستناد کدام تلاش و زحمت هیات مدیره بانک صورت می‌پذیرد. آیا شما به آمار و ارقام سوددهی بانک اطمینان دارید؟

چهارم

بعضی ها ممکن است انجام هزینه های تجملاتی برای ایجاد یک تصویر مناسب از موقعیت ممتاز بانک و کسب جایگاه بالا در عرصه‌های تجاری را لازم و ضروری بدانند ولی در صورت فقدان محدودیت و یا کنترل در انجام هزینه ها، این نگرش با اصل اثربخشی مدیریت سازگار نبوده و نباید بر سهامداران تحمیل گردد.

چرا هر سال هزینه‌های اداری بانک چند برابر می‌شود؟ هزینه‌هایی نظیر تغییر دکوراسیون، جابجایی مدیریتها، تعمیرات ساختمانی غیر ضروری و ... در بانکها بیداد می کند. هیات مدیره چه جوابی در قبال این هزینه ها دارد؟

پنجم

به نظر می رسد مدیران فعلی بانک تجارت اصل بدیهی آزمونهای استخدامی و عدالت در استخدام، را از طریق استخدام افراد و دوستان و همشهریهای خود از طریق قراردادهای مشاوره، و یا قرارداد با شرکتهای پوشالی نادیده گرفته اند.

حتی خود آنها بر خلاف ضوابط مشغول به کار شده اند. چراکه براساس اساسنامه بانک، اعضای هیات مدیره باید حداقل 5 سال سابقه بانکی داشته باشند. درصورتیکه حداقل دو یا سه نفر از این اعضا در بدو ورود به هیات مدیره کمتر از این میزان سابقه داشته‌اند. آیا رعایت اساسنامه بانک بدیهی ترین اصل یک سازمان نیست؟

ششم

متاسفانه، ترکیب هیات مدیره، طوری است که هیچ وقت نسبت به سهامداران احساس مسئولیت نمی کنند. این امر ممکن است خلاف قانون نباشد، ولی خلاق اخلاق است.تبعیت اعضای هیات مدیره، با مدیرعامل، امر غیرمعمولی نیست، ولی آیا این نوع روابط مغایر منافع سهامداران نیست؟

آیا سهامداران بانک تجارت، 2 نفرند؟ چرا در مجامع بانکهای واگذار شده، تنها دو نفر تعیین تکلیف می کنند؟(نماینده دولت و سهام عدالت)

آیا نباید دارندگان سهام عدالت خود برای خود تصمیم بگیرند؟ شرکت یک نفر بعنوان نماینده سهام عدالت با 40 درصد سهام بانک منطقی است؟

هفتم

به نظر می رسد فرض حداکثر کردن سود موسسه یا بنگاه که مورد نظر سهامداران بانک است، تحت الشعاع اهداف مدیران آن قرار گرفته است. در بسیاری از بانکهای جهان، اگر سود بانک کمتر از 2 درصد دارایی بانک گردد، مدیران بانک، هیچگونه پرداخت اضافی دریافت نخواهند کرد. آیا در بانک تجارت هم با اعداد و ارقام واقعی چنین اتفاقی می‌افتد؟

هشتم

به نظر می رسد پاداش و مزایای دریافتی هیات مدیره و مدیران بانک، متناسب با فعالیت ، تجربه ، دلسوزی و تلاش آنها نبوده و صرفا با مجامع صوری و بدون رای گیری اصولی در این مجامع پاداشهای سرسام آور به آنها پرداخت می شود. شرکت کارکنان بانک در مجمع بعنوان سهامدار و حمایت آنها از هیات مدیره، یکی از جنبه های صوری بودن این مجامع و مصداق بارز کلاهبرداری می‌باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد