خواسته های ما سهامداران چیست؟

دو سرمایه اصلی بانک کارکنان و ساختمانهای بانک هستند.  

متاسفیم از اینکه کادر فعلی هیات مدیره هر دوی این سرمایه ها را رو به نابودی کشانده اند:  

از یک طرف پرسنل خبره بانک را با روشهای غیراصولی به بانکهای رقیب راهنمایی می کنند و از طرف دیگر در زمانی که بانکهای رقیب مانند قارچ در حال رشد هستند بانک تجارت شعبه های خود را روز به روز به فروش می رساند و مشخص هم نمی کند که مبالغ میلیاردی آنها را در کجا ثبت می کنند.  

آنچه ما سهامداران در مجمع آینده خواستاریم:  

1) جلوگیری فوری و سریع از طرح ناپخته و غیرکارشناسی موسوم به ((بهینه سازی نیروی انسانی)) که منجر به خروج بسیاری از نیروهای خبره بانک از قبیل روسای شعب و کارشناسان و مسئولین بانک و جذب این افراد توسط بانکهای رقیب شده است.  

2) اصلاح طرح غیرشفاف موسوم به ((بهینه سازی شعب)) که منجر به فروش و حذف بسیاری از شعب بانک و کاهش ثروت سهامداران شده بدون اینکه هیچ توضیح شفافی درخصوص نحوه هزینه کردن مبالغ میلیاردی حاصل از فروش شعب به سهامداران داده شود.   http://www.tejaratbank.ir/portal/default-1143.aspx  

3) تعیین ضرب الاجل برای هیات مدیره به منظور تملک کلیه شعب ((خرید کلیه شعب اجاره ای))  

4) توضیح اعضای هیات مدیره بانک درخصوص نحوه هزینه و سرمایه گذاری مبالغ مربوط به شعب فروخته شده بانک تا این زمان (با وجود اینکه تک تک ساختمانهای بانک میلیاردها تومان به فروش می رسد، هیچ برنامه ای برای کاهش شعب اجاره ای وجود ندارد)  

5) توضیح هیات مدیره بانک درخصوص دلایل ضعف بانک در سیستمهای مختلف بانکداری الکترونیک و متمرکز (نمونه: چرا بانک تجارت با اینهمه سرمایه قابل توجه و میلیاردها تومان سرمایه و میلیاردها تومان حاصل از فروش ساختمانهای بانک، کمترین دستگاههای pos فروشگاهی را در بین بانکهای مشابه دارد؟)  

6- جلوگیری از طرح ناپخته و غیراصولی احکام و امتیازدهی مشاغل بانک که از سال 89 تصویب شد و منجر به بی انگیزگی وصف ناشدنی تمام پرسنل بانک شده بگونه ای که بدلیل اینکه انتصابات غیراصولی و اکثر پرسنل در میانه استخدام شغل و رتبه آنها تثبیت می شود و انتصابات در بانک بسیار افسارگسیخته و غیراصولی و فرمایشی شده از پرسنل خبره و متبحر بانک یک مشت نیروی بی انگیزه و بی تفاوت ساخته است.  

7- خروج سریع اعضای هیات مدیره ای که حداقل های مورد نیاز در اساسنامه بانک را دارا نیستند. (((نه سابقه نه مدرک نه سن و سال و نه هیچ گزینه دیگر!!!!!!!!!)))  

8 - تصویب این شرط اساسی که مدیرعامل و اعضای هیات مدیره بانک ، نباید سهامدار سایر بانکهای رقیب باشند. این یک شرط عقلائی است. اعضای هیات مدیره یک سازمان نباید سهامدار و هوادار سازمان رقیب باشند.  

9- جلوگیری از تعیین نماینده سهامداران از دولت و شرکت سهام عدالت که خود را صاحب بانک می دانند و یک تنه برای کل سهامداران تعیین تکلیف می کنند.  

10- مشخص شدن دریافت کنندگان سهام عدالت بانک و شرکت سهامداران جزء سهام عدالت در مجمع به جای شرکت متولی سهام عدالت  

11- جلوگیری از طرح هایی که باعث خروج پرسنل بانک ، قبل از سررسید بازنشستگی آنها می شود. هم اکنون پرسنل خبره در مشاغلی مانند رئیس شعبه با بیست یا بیست و پنج سال سابقه با برچسب نیروی ناکارآمد از بانک خارج می شوند و بلافاصله در بانکهای رقیب به کار گرفته می شوند. در صورتی که بانک باید از این نیروها حتی بیشتر از 30 سال استفاده کند.

پاسخگو باشید

هیات مدیره بانک باید پاسخگو باشد:

-         انتخاب شخصی که حداقل در 10 شرکت دیگر مدیرعامل یا عضو هیات مدیره و یا سهامدار کلان است(آقای فلاح) بعنوان مدیرعامل آیا به صلاح بانک و سهامداران است؟ آقای فلاح با این مشغله آیا برای بانک تجارت هم وقتی دارند؟

-         نشان دادن سودآوری بانک در مجمع عمومی به چه قیمتی باید انجام شود؟ تغییر روشهای حسابداری شعب برای نمایش افزایش سودآوری بانک؟! فروش املاک و دارائیهای ثابت بانک؟! فروش شعب بانک و انتقال شعب به ساختمانهای اجاره ای؟! پرداخت مطالبات کارکنان در آخرین روزهای سال و محاسبه مبلغ آن بعنوان موجودی آورده مشتریان؟! ....

-         تعلل در انتقال صندوق بیمه کارکنان به صندوق تامین اجتماعی چه توجیهی دارد؟ سهامداران تا کی باید جور بازنشستگان بانک را بکشند؟

-         هیات مدیره مافوق مدیر عامل است یا مادون آن؟ انتخاب اعضای هیات مدیره بعنوان معاون مدیرعامل چه توجیهی دارد؟

-         افزایش شعبه های اجاره ای بانک آیا به نفع آینده سهامداران است؟

مدیرعامل باید جوابگو باشد:

- در شرایط بحرانی سال 91 که اکثر شعب بانکها زیانده بوده اند چندین سفر خارجی پرخرج چه توجیهی دارد؟

- انعقاد قرارداد با مشاوران کم تجربه در سیستم بانکی در مدیریتهای مختلف بانک آنهم با مبالغ سنگین چه توجیهی دارد؟

- خروج پرسنل با تجربه بانک با استفاده از طرحهای کارشناسی نشده چه توجیهی دارد؟

- خارج کردن برخی از مدیران بانک قبل از سن بازنشستگی و انعقاد قرارداد مجدد با آنها و پرداخت مزایای چندبرابر به آنها چه توجیهی دارد؟

- دنبال کردن طرح های از رده خارج و پوشالی بجای طرح های اصولی و زیربنایی مانند بانکداری الکترونیک متمرکز چه توجیهی دارد؟

- وجود یک ساختار ناکارآمد و ایجاد مدیریتها و دوایری با فعالیتهای موازی چه توجیهی دارد؟ مدیریت حراست - اداره گزینش – مدیریت منابع انسانی - مدیریت بازرسی – اداره حسابرسی داخلی و .... وجود بسیاری از این واحدها اصولا در یک سازمان خصوصی بی معنی است و وجود برخی دیگر کارهای تکراری و موازی را در سازمان زیاد می کند.

دولت باید پاسخگو باشد:

-         رای یک نفر بعنوان نماینده شرکت سهام عدالت و دارای 40 درصد سهام بانک چه معنایی دارد؟ آیا سهامداران عدالت خود عقل و شعور شرکت در مجمع و قدرت رای دادن ندارند؟

-         وجود چندین نفر در هیات مدیره بانک که شرایط درج شده در اساسنامه بانک را ندارند چه توجیهی دارد؟

ادامه دارد...

8 دلیل برای ایجاد این وبلاگ

سهامداران محترم بانک تجارت!

اینجانبان تعدادی چند از سهامداران حقیقی بانک تجارت، بر آن شدیم تا محفلی ایجاد کنیم برای گپ و تبادل نظر.

به دلایلی که در بخشهای ذیل خواهیم آورد این نیاز احساس شد تا رسانه‌ای در اختیار سهامداران خرد بانک تجارت قرار گیرد برای دردل، بیان نظرات و خواسته‌های آنها از مدیران بانک تجارت. امید است تا کلیه سهامداران این بانک با درج نظرات و ارسال مطالب خود، ما را در این امر خطیر رهنمون باشند. منتظر مطالب شما هستیم.

برای ارسال مطالب میتوانید از یارانامه [e-mail]

استفاده کنید و یا مطالب خود را با کمک بخش نظرات، به دست مدیران سایت برسانید.

ما حداقل 8 دلیل برای ایجاد این محفل داریم:

اول

مدیریت، زمینه‌ساز سوء استفاده است. سوء استفاده عبارت است از عملکرد خارج از امکانات، عدم کنترل منطقی هزینه‌ها، بالاتر از همه عدم هدایت سازمان در جهت منافع سهامداران.

باید برای هرگونه زیاده‌خواهی، انضباطی وجود داشته باشد. هر گاه کنترل و گزارشهای مالی ضعیف بوده و سیستم نظارت جهت ایجاد موازنه وجود نداشته باشد، دو نتیجه بارز به وجود می‌آید، اولین و یا بدترین مورد، گرایش به دزدیهای کارمندی است که بر اثر آن هر فرد برای منافع شخصی، از وضعیت سوء استفاده می‌کند. باید دانست که فقدان پاسخگویی سبب می‌شود که حتی پاکترین افراد دچار وسوسه استفاده از شرایط شوند.

دوم

فقدان کنترلهای لازم سبب بروز خود بزرگ بینی و گرایش به اقدامهای خارج از سیستم می‌شود.

به نظر میرسد امروز مدیران بانک تجارت در این وضعیت قرار گرفته و دچار جاه‌طلبی، پارتی‌بازی و سایر فعالیتهای مغایر منافع سازمان گردیده اند. بانک تجارت و سایر سازمانهای دولتی واگذار شده به بخش خصوصی، در تئوری دارای نظارتند؛ زیرا همانند سایر شرکتها، دارای هیات مدیره هستند؛ ولی این هیات مدیره، جنبه تشریفاتی داشته و کنترلهای لازم را اعمال نمی‌کند.

در صورتیکه هیات مدیره باید عملکرد مدیریت عالی را بازنگری کرده و ساز و کار لازم برای حفظ منافع سهامداران را پیاده کند. هدف از فعالیتهای هیات مدیره اصلاح تصمیمات و کنترل هزینه هاست. در یک هیات مدیره، بدون حضور اعضا با سلیقه‌های متنوع، دفاع از منافع سازمان، میسر نمی‌باشد.

سوم

به مدیر، حقوق خوب پرداخت می‌شود. آیا برای مدیر در قبال دارایی ها ولو این که این دارایی ها تا حدودی توسط دولت حمایت شود، مسئولیتی وجود ندارد؟ آیا مدیران حافظ اعتماد سهامداران نیستند؟

آیا آز و طمع خودپسندانه مدیرانی را که اعتماد ما را حفظ نکرده، به راحتی سلب مسئولیت می‌نمایند، تا کجا باید تحمل شود؟ در قبال جرایم و تقلب آنها چه باید کرد؟ آنها چگونه می‌توانند این پولها را بدون قانونی ولخرجی کنند؟

پاداشهای چندده میلیون تومانی تصویب شده در مجامع، باستناد کدام تلاش و زحمت هیات مدیره بانک صورت می‌پذیرد. آیا شما به آمار و ارقام سوددهی بانک اطمینان دارید؟

چهارم

بعضی ها ممکن است انجام هزینه های تجملاتی برای ایجاد یک تصویر مناسب از موقعیت ممتاز بانک و کسب جایگاه بالا در عرصه‌های تجاری را لازم و ضروری بدانند ولی در صورت فقدان محدودیت و یا کنترل در انجام هزینه ها، این نگرش با اصل اثربخشی مدیریت سازگار نبوده و نباید بر سهامداران تحمیل گردد.

چرا هر سال هزینه‌های اداری بانک چند برابر می‌شود؟ هزینه‌هایی نظیر تغییر دکوراسیون، جابجایی مدیریتها، تعمیرات ساختمانی غیر ضروری و ... در بانکها بیداد می کند. هیات مدیره چه جوابی در قبال این هزینه ها دارد؟

پنجم

به نظر می رسد مدیران فعلی بانک تجارت اصل بدیهی آزمونهای استخدامی و عدالت در استخدام، را از طریق استخدام افراد و دوستان و همشهریهای خود از طریق قراردادهای مشاوره، و یا قرارداد با شرکتهای پوشالی نادیده گرفته اند.

حتی خود آنها بر خلاف ضوابط مشغول به کار شده اند. چراکه براساس اساسنامه بانک، اعضای هیات مدیره باید حداقل 5 سال سابقه بانکی داشته باشند. درصورتیکه حداقل دو یا سه نفر از این اعضا در بدو ورود به هیات مدیره کمتر از این میزان سابقه داشته‌اند. آیا رعایت اساسنامه بانک بدیهی ترین اصل یک سازمان نیست؟

ششم

متاسفانه، ترکیب هیات مدیره، طوری است که هیچ وقت نسبت به سهامداران احساس مسئولیت نمی کنند. این امر ممکن است خلاف قانون نباشد، ولی خلاق اخلاق است.تبعیت اعضای هیات مدیره، با مدیرعامل، امر غیرمعمولی نیست، ولی آیا این نوع روابط مغایر منافع سهامداران نیست؟

آیا سهامداران بانک تجارت، 2 نفرند؟ چرا در مجامع بانکهای واگذار شده، تنها دو نفر تعیین تکلیف می کنند؟(نماینده دولت و سهام عدالت)

آیا نباید دارندگان سهام عدالت خود برای خود تصمیم بگیرند؟ شرکت یک نفر بعنوان نماینده سهام عدالت با 40 درصد سهام بانک منطقی است؟

هفتم

به نظر می رسد فرض حداکثر کردن سود موسسه یا بنگاه که مورد نظر سهامداران بانک است، تحت الشعاع اهداف مدیران آن قرار گرفته است. در بسیاری از بانکهای جهان، اگر سود بانک کمتر از 2 درصد دارایی بانک گردد، مدیران بانک، هیچگونه پرداخت اضافی دریافت نخواهند کرد. آیا در بانک تجارت هم با اعداد و ارقام واقعی چنین اتفاقی می‌افتد؟

هشتم

به نظر می رسد پاداش و مزایای دریافتی هیات مدیره و مدیران بانک، متناسب با فعالیت ، تجربه ، دلسوزی و تلاش آنها نبوده و صرفا با مجامع صوری و بدون رای گیری اصولی در این مجامع پاداشهای سرسام آور به آنها پرداخت می شود. شرکت کارکنان بانک در مجمع بعنوان سهامدار و حمایت آنها از هیات مدیره، یکی از جنبه های صوری بودن این مجامع و مصداق بارز کلاهبرداری می‌باشد.